با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
سوگل پس از ۵ سال به ایران باز می گردد تا انتقام مرگ پدر … مادر … و خواهرش را از کسی که آنها را به قتل رسانده بگیرد … و در این راه کسی طعمه نیست مگر … تنها پسر قاتل خانواده اش …
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)
داخل سالن فرودگاه منتظرم … منتظر دوستی که ۵ سال میشود که ندیدمش … سارای عزیزم . به سالن انتظار نگاه میکنم … کمی تغییر کرده … مثل زندگی من … اما زندگی من خیلی تغییر کرده است … من خیلی تغییر کرده ام … دنیایم هم تغییر کرده است … رنگ های مورد علاقه ام هم تغییر کرده اند … اصلا سوگل صادقی خیلی فرق کرده است … ۵ سال از کشورم دور بوده ام درست … ولی قرار نبود این همه تغییر کنم … من نخواستم … مجبور شدم تمام این تغییرات را بپذیرم … جبر زمانه مجبورم کرد . بلند میشوم و می ایستم … زیباتر از گذشته شده … شاید هم پخته تر و جا اُفتاده تر … با لبخندی که خاص خودش است به سمتم حرکت میکند … نگاهش رنگ دلتنگی دارد … یا … شاید هم دلهره و ترس … ترس هم دارد … من سوگل صادقی این روز ها ترس هم دارم … هر چه باشد من زخم خورده تقدیرم … زخم خورده یکی از مردم این شهر … پس از من باید هم ترسید … مار زخم خورده خطرناک تر است . دستانش را برای در آغوش کشیدنم از هم باز میکند … در بغلش آرام میگیرم … شاید تنها کسی است که از خاطراتم برایم به جا گذاشته اند . همیشه در صحبت کردن پیش قدم بود … هنوز هم هست . - دلم برات تنگ شده بود سوگلی . پس از سه سال اولین باری است که لبخند محوی بر روی لب هایم جا خوش می کند . - دل منم برات تنگ شده بود . سارا خوشحالم که اینجا در کنارمی .